- سیر و پر خوردن (خَدَ)
فراوان خوردن. بسیار خوردن:
گرچند روزی سیر و پر میخوردمی انجیر را
از قوت بازوی خود بگسستمی زنجیر را.
میرزا اشتها (یادداشت بخط مؤلف).
من که خوردم سیر و پر
مرگی بیفتد توی لر
قجر بمیرد گر و گر.
(یادداشت بخط مؤلف).
رجوع به سیر شود
گرچند روزی سیر و پر میخوردمی انجیر را
از قوت بازوی خود بگسستمی زنجیر را.
میرزا اشتها (یادداشت بخط مؤلف).
من که خوردم سیر و پر
مرگی بیفتد توی لر
قجر بمیرد گر و گر.
(یادداشت بخط مؤلف).
رجوع به سیر شود
